تحلیل تکنیکال که در واقع کار با نمودار و ابزارهای آن است، نوع خاصی از تحلیل به شمار میآید که رفتار آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمت و دادههای حجم معاملات پیشبینی میکند.
اشکال اولیه تحلیل تکنیکال در قرن 17 در آمستردام هلند و در قرن 18 در ژاپن مورد استفاده قرار میگرفت، اما شکل مدرن این تحلیل از فعالیتهای چار داو، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز، آغاز شد.
این نوع تحلیل که در بازارهای مالی سنتی مانند سهام و بورس به کار میرود را میتوان در بازار ارز دیجیتال نیز استفاده کرد.
با وجود آنکه در تحلیل تکنیکال با شاخصها، اعداد و نمودارها سروکار دارید، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسانها در بازارهای مالی محسوب میشود. رفتارهایی که با احساسات انسانی عجین شده و گاهی خود را در قالب ترس و طمع در شرایط مختلف نشان میدهد.
باید توجه داشت تمام معاملهگرانی که یک سهام در بازار بورس یا یک ارز دیجیتال در صرافیها را خرید و فروش میکنند، در واقع «بازار» را برای آن ارز دیجیتال یا سهام شکل میدهند و «احساسات» این معاملهگران و سرمایهگذاران است که قیمت را تعیین میکند
به عبارتی دیگر نیروهای «عرضه» (Supply) و «تقاضا» (Demand) که هسته بازارهای مالی را شکل میدهند، به نوعی از احساسات معاملهگران ناشی میشوند که بر اساس آنها حرکات قیمتی شکل میگیرد. پس تحلیل تکنیکال را میتوان به نوعی تحلیل رفتارهای انسانی نیز تعریف کرد.
لازم به اشاره است که از تحلیل تکنیکال در بازارهای تحت شرایط عادی با حجم معاملات و نقدینگی بالا میتوان پاسخ مناسبتری دریافت کرد.
آخرین باری که هواشناسی پیشبینی دقیقی ارائهداد را به یاد میآورید؟ احتمالا برخی از این پیشبینیها درست از آب درنیامده باشند. حتی در بسیاری از موارد پیشبینی کردن کار بیهودهای به نظر میرسد چرا که بسیاری از آنها نتیجه اشتباهی را پیشبینی میکنند. با این حال چرا باز هم به پیشبینیهای هواشناسی گوش میدهیم؟
پیشبینیها در کل مفید هستند، چراکه ما را برای اتفاقی که احتمال وقوع آنها وجود دارد، آماده میکنند. مثلا اگر هواشناسی هوا را بارانی پیشبینی کرده باشد، ما برای اطمینان با خودمان چتر میبریم و اگر آفتابی پیشبینی کند، عینک آفتابی خود را میزنیم. میدانیم که احتمال دارد به وسایل همراهمان نیاز پیدا نکنیم اما به هر حال برای این اتفاقها آماده خواهیم بود.خرید بیت کوین
تحلیل تکنیکال هم شباهت زیادی با پیشبینی هواشناسی دارد. تحلیلگران تکنیکال میدانند برای چه اتفاقی آماده شوند، اما این را نیز به خاطر دارند، که قیمتها همیشه موافق نظر آنها حرکت نمیکند. بیایید برخی از دلایلی که پیشبینی هواشناسی به تحلیل تکنیکال شباهت دارد را بررسی کنیم:
1. در پیشبینی هواشناسی دما و فشار اندازهگیری میشود و با استفاده از این اطلاعات تغییرات آب و هوایی مانند جبههها و مناطق کمفشار و پرفشار بررسی میشود. در تحلیل تکنیکال پارامترهای قیمت و حجم معاملات به عنوان ورودی استفاده میشوند تا درباره حرکات بازار که ترس و طمع، روندها، بازگشت روندها و غیره مطلع شویم.
2. با وجود دسترسی به انبوه دادهها در هواشناسی، هنوز از تجربه و درک شخصی در پیشبینی نهایی استفاده میشود. تحلیلگران تکنیکال نیز به همین صورت در بسیاری از موارد از تجربه خود بهره میبرند.
3. پیشبینی دقیق هوا بستگی به دانش فردی از اطلاعات و آب و هوای محلی دارد. فرضا اگر شخص پیشبینی کننده از تگزاس به آلاسکا مهاجرت کند، برای اینکه با آب و هوای آلاسکا آشنا شود، کمی زمان نیاز خواهد داشت. همین شرایط در تحلیل تکنیکال نیز حاکم است. کسانی که در بازار بورس نیویورک معامله میکنند، برای عادت به بازار کالا یا بازار ارزهای دیجیتال نیاز به زمان دارند. چراکه بازارهای بورس بزرگ با بازارهای بورس کوچک تفاوت دارند.
4. در اوایل دورانی که پیشبینی هواشناسی شکل گرفت، برخی از افراد سودجو سعی داشتند مردم را قانع کنند که میتوانند آب و هوا را کنترل کنند یا حداقل پیشبینیهای بسیار دقیقی از آب و هوا دارند که هرگز به خطا نمیرود. متاسفانه در زمینه تحلیل تکنیکال هم افرادی وجود دارند که بر بینقص بودن و درست بودن همیشگی تحلیلهای خود اصرار دارند.
5. پیشبینیهای هواشناسی معمولا زمانی که شرایط تغییر نمیکند، درست از آب درمیآید. اگر آسمان سه روز گذشته آفتابی باشد و جبهه آبوهوایی بزرگی هم وارد نشود، احتمالا امروز هم آفتابی خواهد بود. تحلیلهای تکنیکال هم معمولا وقتی اخبار مهم و جدیدی یا رویداد خاصی اتفاق نیافتد، به درستی جواب میدهد. با وقوع تغییرات بزرگ امکان پیشبینی بهصورت دقیق هم در هواشناسی و هم در بازار مالی بسیار مشکل میشود.
6. پیشبینی هواشناسی و تحلیل تکنیکال معمولا در مقیاسهای متوسط کاربرد بهتری دارند. همانطور که پیشبینی هوا برای یک شهر بزرگ امکانپذیر است اما برای منطقهای از شهر بسیار سخت است. همین شرایط در تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد بهصورتیکه پیشبینی ثانیه به ثانیه بازار بسیار سخت است و استفاده از تحلیلهای روزانه یا هفتگی میتواند موثرتر واقع شود. همچنین پیشبینی هوای یک کشور یا یک بازار مالی در بازه زمانی طولانیمدت (مثلا بازار ارزهای دیجیتال امسال سال خوبی نخواهد داشت) شاید استفاده چندانی نداشته باشد.
برای خرید ماینر به سایت پارسیان ارز مراجع کنید
شاید این مساله برای ما سخت باشد که روزی چیزی را به عنوان پول ارزشمند بدانیم که نتوانیم آن را به صورت فیزیکی لمس کنیم یا آن را در گاو صندق منزلمان، و یا در بانکی معتبر نگهداری کنیم. بهتر است به دو یا سه دهه اخیر نگاه مجددی کنیم، به زمانی که اینترنت متولد شد! در آن زمان اگر به کسی می گفتید می شود در خانه خود با چند نفر که مسافت زیادی با شما دارند ارتباط تصویری برقرار کرد، به احتمال زیاد شما را به عنوان فردی سالم در جامعه نگاه نمی کردند.
برای خرید و فروش بیت کوین پارسیان ارز مراجع کنید
لازم نیست راه دوری بروید، شاید ده سال پیش کمتر کسی بود که جرات می کرد به صورت آنلاین خرید کند. تکنولوژی و فناوری اطلاعات رفته رفته سبک زندگی ما، اقتصاد، کسب و کارها و … را دست خوش تغییر کرده است و باعث شده که ما با سرعت و دقت بیشتری مشکلات خودمان را حل کنیم. برای مثال، حالا ما حواله بانک خود را با اینترنت پرداخت می کنیم، پرداخت قبوض، شارژ تلفن ، خرید و …. همگی در بستر اینترنت هستند.و شاید در طول ماه، پول های دریافتی یا خرج هایمان را به صورت نقدی نبینیم.
این تغییرات همیشه با مخالفت ها و ترس هایی همراه بوده و همواره شاهد جلوگیری از آنها بوده ایم. برای نمونه فروشگاه های آنلاین، پرداخت های آنلاین، شبکه های اجتماعی و … .
ولی تکتولوژی تا به الان نشان داده است که قدرت بیشتری نسبت به محالفان خود داشته و حرف خود را به کرسی نشانده است. سوال اصلی اینجاست، آیا دنیای دیجیتال ماهیت پول را تغییر خواهد داد؟
هر کشوری برای خود، پول (ارز) مخصوص به خود را دارد که پشتیبانی برای آن که می تواند طلا باشد را مد نظر می گیرد و برای خرید و فروش و معاملات از یک پول واحد استفاده می کند؛ چه برای مصارف داخلی آن کشور و یا برای معاملات بین المللی. بعضی از این پول ها مانند یورو و دلار، به دلیل ارزش و اعتبار در دنیای معاملات بین المللی به عنوان ارز مرجع استفاده می شود
وقتی پول متولد شد خیلی از مشکلات ارزش گذاری در معاملات بر روی کالاها را بر طرف کرد. تا قبل از آن، انسان برای بدست آوردن کالایی، کالای دیگری را داد و ستد می کرد. به عنوان نمونه شخصی که قصد خرید تخم مرغ داشت، سیب زمینی و یا محصول خود را با آن معاوضه می کرد. اما مشکل اینجا بود که هیچ مرجعی برای تعیین ارزش هر کالا وجود نداشت. با پیدایش پول معاملات شفاف تر و ساده تر انجام گرفت. پول ارزشی بود که همه آن را می دانستند و معیار خوبی برای داد و ستدها بود. سکه های طلا، نقره و مس از اولین پول هایی بودند که انسان از آن ها استفاده می کرد تا به امروز که ما از پول کاغذی در معاملات خود استفاده می کنیم. سیر تکاملی تحولات ظاهری پول این را نشان می دهد که به احتمال زیاد تغییراتی در آن صورت گیرد .
بله درسته! در آینده ماهیت پول تغییر خواهد کرد، ماهیتی از جنس دیجیتال
به احتمال زیاد این روز ها گوش شما با کلمه ارزهای دیجیتال آشنا شده است، مخصوصا بیت کویین ! اخیرا بازار بیت کوین حسابی داغ شده و مردم تمایل زیادی به خرید و فروش این ارز دیجیتال پیدا کرده اند.
پول های دیجیتال (پول رمزنگاری شده) مانند اجداد خود خیلی از مشکلات پیش روی ما در معاملات و خرید و فروش را رفع کرده خواهند کرد.
یکی ازهمین مشکلات در حال حاضر وقتی اتفاق میافتد که سازمانهای تامین پول آن را مدیریت میکنند. بسیاری از این خدمات سازمان ها با هم کار نمیکنند و هماهنگ نیستند ، و درنتیجه هزینه تعاملات مالی را بالا میبرد. تا کنون، ما دو مرحله از پول را تجربه کردهایم. اولا در دنیای سنتی که باید با اشیاء تعامل می کردیم و پول با سرعتی محدود جابجا میشد؛ و دومی در دنیای دیجیتال که پول با سرعت بسیار سریعتر حرکت میکند، اما ما هنوز محتاج این سازمانها هستیم. پول تنها با سرعت بانکها جابجا میشود.
پول دیجیتال یا پول رمزنگاری شده، اولین قدم در مسیر این تکامل است. پول رمزنگاری شده، پولی دیجیتال است که توسط هیچ دولت یا بانکی هدایت نمیشود. پولی است که طراحی شده تا جهان بدون واسطهها کار کند. بیت کوین فراگیرترین پول رمزنگاری شده است. اما اکنون صدها نوع پول دیجیتال وجود دارند. اتریوم، لایت کوین، استیلار، دوجکوین و. تنها تعدادی از معروفترین آنها هستند.
البته تاکنون هیچ دولتی، حتی دولت ژاپن بیت کوین را به عنوان پول به رسمیت نشناختهاست و دولتهای آمریکا، آلمان و چین بر کالا بودن بیت کوین تأکید دارند.
اولین پول رمزنگاری شده، مثل اولین خودرو است، کند است و فهمیدنش سخت و استفادهاش راحت نیست. پول دیجیتال، مثل اسب و کالسکه است، اقتصاد جهان رویش ساخته شده و خیلی خوب کار می کند. اگر اولین کسی در محلهتان باشی که خودرو با موتور درون سوز خریدهای، همسایههایت فکر میکنند دیوانهای و خواهند گفت :« این ماشین بزرگ و سنگین که دائما خراب میشود و آتش میگیرد. هنوز هم از اسب کندتر است، به چه دردت میخورد؟» اما همه ما نتیجه این داستان را میدانیم.
مفهوم ماینینگ (Mining) یا «استخراج رمزارز» در ابتدا کمی گیجکننده به نظر میرسد. با وجود اینکه رمزارزهای متفاوتی با روش ماینینگ به دست میآیند، اما این اصطلاح بیشتر در ارتباط با بیت کوین شناخته میشود و البته بخش جداییناپذیر از آن و ارز دیجیتال مشابه نیز به شمار میرود.
ماینینگ یکی از ابتداییترین پلههای ورود به مبحث رمزارزها است. بعضی مزایای این صنعت و دلایل جذابیت این صنعت برای سرمایهگذاران شامل: دورههای راهاندازی کوتاه، عدم نیاز به بازاریابی، بهرهبرداری از حداکثر ظرفیت از روز اول، فعالیت بدون وقفه در تمام شبانه روز و همه ایام سال، بازگشت سرمایه از ابتدای کار و جریان نقدینگی بسیار خوب، امکان شروع به استخراج حتی با سرمایه کم و هزینههای عملیاتی پایین (مانند هزینه برق و انرژی در ایران) است. روش استخراج برای رسیدن به رمزارزها و نکات مربوط به آن شاید یکی از مباحث حلوفصل شده در بیشتر کشورهای فعال در این زمینه است. اما این مسئله مدت زمان زیادی نیست که در ایران مطرح شده و به خاطر شرایط خاص اقتصادی، بسیار فراگیر شده است. در دو سال گذشته تلاشهای بسیاری در زمینه تعیین تکلیف ماینینگ انجام شده که در نهایت اخیراً به عنوان یک صنعت از سوی دولت شناخته شده است. واقعیت این است که در این صنعت همانند دیگر صنایع، چالشهای بسیاری وجود دارد و فعالان اقتصادی باید قبل از شروع فعالیت از آنها مطلع باشند.
دو روش کلی برای به دست آوردن رمزارزها وجود دارد. اولین روش خرید و فروش رمزارزها (Trading) و روش دیگر ماینینگ یا همان استخراج رمزارزها است. در روش خرید و فروش بدون توجه به این که رمزارز چگونه استخراج شده است، این قوانین عرضه و تقاضاست که مشابه با سایر داراییها نظیر طلا، سهام و ارزها، قیمت رمزارز را تعیین میکند که همانگونه که تحولات بازار نشان میدهد در چند سال گذشته نیروهای بازار به گونهای حرکت کردهاند که افزایش قابلتوجهی در قیمت بازاری رمزارزها مشاهده میشود. ولی به جز خرید و فروش، روش دیگری نیز برای دستیابی به یک رمزارز وجود دارد که همان استفاده از دستگاههای ماینینگ و استخراج آنها است.
هزینههای اولیه که در شروع کار ماینینگ باید در نظر گرفت به دو دسته هزینههای سرمایهای و هزینههای عملیاتی تقسیم میشود. برای سرمایهگذاری در ماینینگ ما با یکسری تکنولوژی روبهرو هستیم که چند شرکت تولید دستگاههای ماینینگ بر سر این تکنولوژی و توسعه آن در حال رقابت هستند. در عملیات ماینینگ با استفاده از تکنولوژی و نرمافزارهای رایج و دستگاههای تولید برق و نصب و راهاندازی و پرداخت هزینههای مربوطه، رمزارز استخراج میشود. به عنوان مثال برای استخراج بیتکوین هیچ پیششرطی جز نصب نرمافزارهای لازم وجود ندارد. به هزینه استفاده از این دستگاهها و سختافزارها مثل هزینه برق و سوخت و نگهداری، هزینههای عملیاتی میگویند.
تکنولوژی اولین چالشی است که فرآیند ماینینگ با آن روبروست. این تکنولوژی دائماً در حال تغییر و پیشرفت است. آنچه واقعیت دارد این است که کارگزاران اقتصادی در سطح خرد روی تکنولوژی، میزان تغییرات قدرت پردازشی طی هر نسل، سرعت پیشرفت آن، میزان مصرف برق و حتی زمان تولید آن هیچ علم و کنترلی ندارند. بنابراین عدم توانایی کنترل تغییرات تکنولوژی طی هر نسل، اولین چالش در زمینه ماینینگ است. همچنین باید متذکر شد که بیتکوین تولید شده در فرآیند ماینینگ در بازارهای جهانی بر حسب دلار قیمتگذاری میشود. نکته قابل توجه این است که به علت ماهیت خاص سیستمهای بلاکچینی و نوسانات بسیار شدید در عرضه و تقاضای بازار، هیچ کس نمیتواند قیمت بیتکوین را پیشبینی کند. پس کنترل عامل نوسانات قیمت (به طور خاص قیمت بیتکوین) غیرممکن و به صورت غیرقطعی است.
برای خرید دستگاه بیت کوین به سایت پارسیان ماینر مراجع کنید
در مجموع با در نظر گرفتن تمام چالشهای گفته شده در عملیات استخراج و مقایسه آن با درآمد حاصله، میتوان صرفه اقتصادی استخراج رمزارزها را محاسبه کرد. کلیه عوامل گفته شده بخش جداییناپذیر از عملیات ماینینگ است، به همین خاطر میتوان نتیجه گرفت که سرمایهگذاری روی استخراج رمزارزها، سرمایهگذاری از جنس خطرپذیر است.
ساتوشی ناکاموتو
ساتوشی ناکاموتو نام مستعار خالق بیت کوین است.
از زمان خلق بیت کوین، افراد زیادی خود را بهعنوان ساتوشی ناکاموتو معرفی کردهاند. در این میان آنالیزها و بررسیهای رسانههای آنلاین نیز انگشت خود را هرازچندگاهی به سمت یکی از کارشناسان دنیای فناوری نشانه رفتهاند. یکی از مقالههای مشهور در این زمینه در سال 2014 در مجلهی نیوزویک منتشر شد و یک مرد ژاپنی-آمریکایی در کالیفرنیا را بهعنوان خالق بیت کوین معرفی کرد. در سال 2015 نیز وایرد پروندهای در مورد کرگ رایت، متخصص استرالیایی منتشر کرد. در این پرونده رایت بهعنوان خالق بیت کوین یا علاقهمند به شناخته شدن بهعنوان ناکاموتو معرفی شد. رایت هنوز هم قصد دارد خود را بهعنوان ناکاموتوی واقعی معرفی کند. او توییتهایی در مورد رمزنگاری منتشر میکند و چند روز پیش نیز ادعا کرد که وبسایت جدید اعتبار ندارد.
نکتهی مهم این است که هیچیک از ناکاموتوهای مدعی تا به امروز نتوانستهاند در عمل خود را به جامعهی متخصصین رمزنگاری اثبات کنند. متخصصین این جامعه معتقدند ناکاموتوی واقعی باید به کلیدهایی که بیتکوینهای اولیه را کنترل میکنند، دسترسی داشته باشد. این بیت کوین ها چند سال است که بدون تغییر ماندهاند. در تعریف ساده مدعیها میتوانند با جابجایی یکی از این سکهها به آدرسی دیگر یا تایید سندی با استفاده از کلید این بیت کوینها، ادعای خود را اثبات کنند.
فردی که اخیرا در وبسایت NakamotoFamilyFoundation محتوا منتشر کرده، از جابجایی سکهها یا استفاده از کلید اعتبارسنجی آنها خودداری کرده است. البته با توجه به اخباری که به مجلهی وایرد رسیده، او هیچیک از مظنونین اصلی یعنی رایت، نیک سابو و دوریان ناکاموتو نیست. کارشناسان وایرد برای روشن شدن این قضیه مصاحبههایی با فعالین روزهای ابتدایی ایستم بیت کوین داشتهاند. البته آنها این بار نیز مانند تمامی موقعیتهای قبلی (که فردی خود را ناکاموتو معرفی میکرد) با پاسخهایی بینتیجه روبرو شدند.
خلاصهای که این ناکاموتو در وبسایت مذکور منتشر کرده، حاوی یک پازل سادهی رمزنگاری است که به ادعای خودش، نام کتاب آینده را فاش میکند. این پازل ساده که از ارتباط اعداد و حروف ساخته شده، عنوان Honne and Tatamae را فاش میکند. این عبارت در ژاپنی بهمعنای بیان اختلاف احساسات شخصی یک فرد و رفتارهای عمومی او است. عنوان خلاصهی کتاب نیز Duality یا همزادی انتخاب شده است.
برای خرید بیتکوین به پارسیان ارز مراجعه کنید
متن این خلاصه شامل برخی اطلاعات کلی از هویت ناکاموتو است. او در این خلاصه مادرش را یک نویسنده و مادربزرگ خود را موسس یک شرکت انتشاراتی معرفی کرده است. او ادعا کرده که در 14 سالگی وارد جامعهی رمزنگاری شده و از 20 سالگی در کنار کار کردن بهعنوان یک محقق دانشگاهی، اطلاعاتی را در مورد بیت کوین منتشر کرده است. در نهایت او از انتخاب نام ساتوشی ناکاموتو میگوید. او میگوید این نام در ژاپنی با نام شاخص John Smith در فرهنگ انگلیسی برابر است. این بخش از متن اثبات میکند که این ناکاموتو، ژاپنی نیست.
مولف این خلاصه بخش زیادی از متن را به توضیح دلیل علاقه و نیازش به حریم خصوصی اختصاص داده است. او توضیح داده که چگونه شبکههای اولیه را با استفاده از نرمافزارهای ناشناسسازی روی کامپیوترهای شخصیاش اجرا میکرده است. او اعتراف میکند که رعایت برخی جزئیات در محافظت از هویت خود را فراموش کرده است. گزارش زمانی فرآیندها یکی از این جزئیات بوده است. او در این مورد گفته است:
برخی افراد به حدی دقیق بودند که زمانهای پست کردن مطلب در انجمنها و اضافه کردن کد به متن شبکه توسط من را استخراج کرده و با ترسیم یک نقشه زمان خواب و بیداری من را کشف کردند.
این ساعتها، موقعیت احتمالی ناکاموتو را شرق ایالات متحدهی آمریکا تخمین میزنند.
بخش دیگری از این خلاصه به تاریخچهی تولد بیت کوین اختصاص دارد. در این بخشها اشارهای نیز به ارتباط خالق بیت کوین با بازیگران بزرگ دنیای رمزنگاری شده است. از میان این افراد میتوان آدام بک، وی دای، گوین اندرسون و هال فینی را نام برد. این نویسنده میگوید که بیت کوین از دل شکستهای متعدد گروههای بسیار زاده شده و تنها دلیل موفقیت آن، ظهور در مکان و زمان مناسب بوده است.
این سند پر از جزئیات تایید نشده از روزهای ابتدایی پروژهی بیت کوین است. او میگوید در ابتدا بلاک چین با عنوان تایم چِین (TimeChain) شناخته میشده است. اصطلاح فورکنیز که مکانیزمی برای جداسازی پروژههای ارزهای دیجیتال از یکدیگر است، Branch Point نام داشته است. در ادامه برای توضیح محدود بودن سقف بیت کوینها نیز او عدد 21 میلیون را یک برآورد تجربی میداند.
نکتهی دیگر موجود در این خلاصه، اشارهای جالب و البته مرموز، به گروه بودن ساتوشی ناکاموتو در برههای از زمان دارد. بهنظر میرسد یکی از مرموزترین بخشهای این خلاصه، به توضیح این مسئله پرداخته است:
این نکته را در نظر بگیرید که در بخشی از تولید این پروژه، فرد یا افرادی به من کمک کردهاند و پس از مدتی از آن جدا شدهاند. این اتفاق در اکثر اوقات توسعهی پروژه رخ داده است.
او در نهایت توضیح فرد بودن یا گروه بودن ناکاموتو را پاسخی پیچیده میداند که در کتاب به آن اشاره خواهد کرد. مولف این خلاصه میگوید که موفقیت بیت کوین او را متعجب کرده است. او در این مورد مینویسد:
من تصور میکردم که این پروژه یا کار میکند یا به سختی شکست خواهد خورد. بعلاوه اگرچه استفادههایی از بیت کوین و قابلیتهای آن در تراکنشهای مالی مانند جایزه به کاربران، توکنهای کمک مالی، ارزی برای بازیها و غیره میدیدم، تصور نمیکردم که روزی به موفقیت کنونی برسد و در مسیری کاملا در تقابل با پولهای سنتی حرکت کند.
در مورد ارتباط پروژه با پیشگامان صنعت رمزنگاری، نکتهی قابل توجه این که تنها توضیحی مختصر در مورد کارهای نیک سابو در این متن آمده است. سابو یکی از اعضای مهم جامعهی رمزنگاری است و در پروژههایی پیش از بیت کوین شرکت داشته است. او در بسیاری از رسانهها بهعنوان ناکاموتوی اصلی شناخته میشود.
در این متن خلاصه اشارهای قابل توجه نیز به آدام بک، یکی از دیگر پیشگامان ارزهای دیجیتال شده است. البته بسیاری از این اشارهها و تقریبا تمام موارد قابل تایید آنها پیش از این بهصورت عمومی منتشر شدهاند. در نتیحه نمیتوان به روشنی ادعا کرد که این بخشها صحیح و اطلاعاتی دست اول هستند یا این که تنها نتایج جستجوی یک نویسنده برای جلب توجه بودهاند. بعلاوه رابط این ناکاموتو نتوانسته برای شبهههای موجود در مورد ارتباط بک با ناکاموتو توضیح واضحی ارائه دهد.
اگرچه در این خلاصه با جزئیات زیادی به ارتباطات شخصی و اولیهی ناکاموتو با فینی پرداخته شده است، باز هم نمیتوان آنها را بهعنوان سند تایید اعتبار این فرد جدید قبول کرد. دلیل اصلی این که فینی پیش از مرگش در سال 2014 بر اثر بیماری ALS از همسر و پسرش خواست که این مکالمات را بهصورت عمومی منتشر کنند. هدف فینی پایان دادن به احتمالاتی بود که او را بهعنوان خالق بیت کوین معرفی میکردند. همسر فینی با قدردانی از توضیحاتی که در این متن در مورد شوهرش آمده، به این نکته اشاره میکند که هیچیک از اطلاعات موجود در آن، اثباتی بر هویت نگارنده نیستند.
ناکاموتوی جدید در متن خود ادعا میکند که در سال 2010 پروژهی بیت کوین را ترک کرده است. این در حالی است که پیش از این در مجامع عمومی آوریل 2011 بهعنوان تاریخ ترک پروژه توسط او تصور میشد. بههر حال او در این مورد مینویسد:
من تلاش کردم تا هیچ مدرکی از وجود خودم در این پروژه باقی نگذارم. در ادامه هر اطلاعاتی که من را بهنوعی با این پروژه مرتبط میکرد در تعدادی فایل نگهداری کردم تا پس از ترک من هر کسی بتواند از این شخصیت مخفی استفاده کند. بههرحال دلایل متعدد دیگری برای ترک پروژه وجود دارد که در کتاب بهطور مفصل توضیح خواهم داد.
گوین اندرسون، یک از پیشگامان این پروژه بوده و به احتمال زیاد میتواند حداقل زمان ترک پروژه از طرف ناکاموتو را اثبات کند. او در این مورد اظهار نظری نداشته و تنها در یک ایمیل پاسخ داده که از بازی «ساتوشی که بود؟» خارج شده است.
حقیقت این است که چالش «ساتوشی که بود؟» اهمیت بسیاری دارد. یکی از بزرگترین دلایل این اهمیت نیز مقدار بسیار زیاد داراییهایی است که در کیف پولهای دیجیتال ناکاموتو مسدود شدهاند. کارشناسان بر این باورند که فرد یا گروه ناکاموتو سرمایهای در حدود 900 هزار بیت کوین دارد که با قیمت کنونی و افت کردهی این ارز دیجیتال، چیزی حدود 5.8 میلیارد دلار میشود. در نتیجه اگر ناکاموتو آمریکایی باشد امروز در لیست 100 فرد ثروتمند این کشور قرار دارد.
برای خرید و فروش بیت کوین به سایت پارسیان ارز مراجع کنید
درباره این سایت